202
مــن نميدانستم داشتن عكـــس چشمانت در همراهـــــــم
يك روزي آنقدر به كـارم بيايد، كه با يك نگـــــــاه كردن بــه آن
اميدوار شوم به اين زندگي لعنتي وهمه خستگيهاي روزم
از تنم بيـرون برود .
گاهي با خودم فكر ميكنم كه از تمام ِ اين دنيا هم كه بگذرم
از معجزه چشماي تو هيچگاه نمی توان گذشـــت، كه وقتي
هم نيستي قشنگ تريـن حرفها را با من دارند .
/*- داره ميميره دلم واسه مخمل نگات
همه رنگي رو شناختم من با اون رنگ چشات
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۲۲ ساعت توسط سهیل
گاهی چنان بدم که مبادا ببینیام